نمیخورم - نمیام - نمیخوام
بازم اومدم با یه ماجرا از پدر شوهریم پدر شوهر من عادت داره به همه درخواست ها جواب منفی بده و جالبش اینجاست که همه اون کارارو انجام میده بابا حاظر شو بریم بیرون ---------- من نمیام ( و بعد از 5 ثانیه میبینیم پاشده که بره حاضر شه ) بابا پاشو بریم آرایشگاه --------- من نمیام ( و بعد از 5 ثانیه میبینیم پاشده که بره حاضر شه تا با ما بره ) بابا پفک میخوری _ من نمیخورم _ واگه بهش پفک ندیم خودش بلند میشه میاد میگیره از ما بابا سوپ میخوری _ من نمیخورم _ و وقتی واسش سوپ میکشی و میدی دستش - داره بشقاب و میگیره هااا از دستت ولی میگه من نمیخورم البته بگم که پدر شوهریه من خیلی شیک...
نویسنده :
رها
16:01